کانون غدیر

مطالب درمورد ائمه معصومین صلوات علیهم اج

کانون غدیر

مطالب درمورد ائمه معصومین صلوات علیهم اج

مطالبی پیرامون ظهور

پرسشهایی پیرامون انتظارفرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

پرسش: انتظار آقا امام زمان آیا چون خیلی طول کشیده می شود گفت دیگر بیهوده است ؟ چون حضرت فقط به دیدن افراد خاص می روند ؟

پاسخ: در مورد سخن شما ابتدا لازم است حقیقت انتظار تا حدی روشن شود.فرج، یعنی نصرت و پیروزی و گشایش، مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومت‌های کفر و شرک و بی‌داد است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ جهانی است. منتظر حقیقی، کسی است که حقیقتاً، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد. این خواسته آنگاه جدی و راست است که شخص منتظر عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد ماند. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود فرج است؛ زیرا، کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه عدل و داد استوار می‌سازد و او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه رفتار و سیر و سلوک‌اش تفاوتی ندارد و قبل از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است.


پرسشهایی پیرامون انتظارفرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

پرسش: انتظار آقا امام زمان آیا چون خیلی طول کشیده می شود گفت دیگر بیهوده است ؟ چون حضرت فقط به دیدن افراد خاص می روند ؟

پاسخ: در مورد سخن شما ابتدا لازم است حقیقت انتظار تا حدی روشن شود.فرج، یعنی نصرت و پیروزی و گشایش، مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومت‌های کفر و شرک و بی‌داد است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ جهانی است. منتظر حقیقی، کسی است که حقیقتاً، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد. این خواسته آنگاه جدی و راست است که شخص منتظر عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد ماند. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود فرج است؛ زیرا، کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه عدل و داد استوار می‌سازد و او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه رفتار و سیر و سلوک‌اش تفاوتی ندارد و قبل از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است.
بنابراین، انتظار فرج حقیقی ، ریشه در معرفت به حق و عدل و ایمان و عشق به آن دارد و آثار آن نیز در عمل نمایان می‌گردد و چنین حقیقت اصیل و عمیقی با لفظ و شعار به دست نمی‌آید و با بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به مقدمات دینی و رسالت‌های انسانی، در تعارض و تناقض است. از اینجا، نادرستی یک تفسیر از انتظار فرج روشن می‌شود؛ زیرا، بعضی بر این تصور خام هستند که انتظار فرج، یعنی بی تفاوتی نسبت به آنچه در جوامع بشر می‌گذرد و دست روی دست گذاشتن به امید این که اما زمان ظهور کند و آنان را اصلاح کند. انتظار فرج، تعهد آفرین و مسئولیت‌ساز است و با بی‌تفاوتی و بی اعتنایی به سرنوشت بشر و حقیقت و فضیلت، منافات دارد.
انتظار فرج، یعنی:
الف. معرفت امام معصوم و عادل و پیشوای فضیلت؛
ب. ایمان به امامت و قیادت رهبری الهی و عدالت پیشه؛
ت. عشق به عدالت و ارزش‌های انسانی؛
ج. امید به آینده‌ای روشتن و نوید بخش؛
د. تلاش برای برقراری حکومتی عدل پیشه و عدل گستر؛
و. رعایت موازین و قوانین دینی و اخلاقی؛
ز. داشتن روحیه‌ی تعهد و مسئولیت پذیری.
این انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد می‌کند.(بحار الانوار، ج 52، ص125).
ممکن است مراد شما این باشد که با توجه به اینکه در هر عصری و در هر ملتی که ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجی آخر الزمان بیشتر می‌شود، وقتی در زمانی که ما، در آن زندگی می‌کنیم و ظلم و ستم در همه جا بیداد می‌کند، باز هم این عقیده بیشتر شده است و در واقع، برای خیلی‌ها به مانند یک افسانه تبدیل شده است تا واقعیت، و حتی موجب دل سردی خیلی‌ها شده است. این چگونه قابل توجیه است؟
در پاسخ باید گفت: در روایات متعدد، از معصومان(علیهم السلام)رسیده است که دوران غیبت، دوران امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت باور‌ها و اعتقادات در مقابل سختی‌های زمان غیبت، مقاومت کرد و در عین حال، خود را برای ظهور و شرکت در قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)آماده ساخت. این که بعضی از مردم، به خاطر طولانی شدن غیبت، گرفتار یأس و نومیدی می‌شوند. به سبب ضعف ایمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نیز عدم شناخت و آگاهی نسبت به شرایط ظهور است. اینان گمان می‌کنند وقتی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، ظلم و فساد فراوان گردید، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)باید برای انتقام از ظالمان و برپایی عدالت، قیام کند، حال آن که ظهور عدالت و برپایی دولت مهدوی، مثل هر انقلاب و حکومت دیگری، نیاز به تحقق شرایط و زمینه‌هایی دارد و آنها که طالب عدالت‌اند، باید برای برپایی دولت عدل، تلاش کنند تا زمینه‌های آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحیه ظلم پذیری و بی تفاوتی نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستیزی و جدیت تبدیل کنند.و ممکن است مراد شما این باشد: چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)با انسان‌ها در ارتباط نیست؟
دورانی که در آن قرار داریم، دوران غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است، و ویژگی کلی و اصلی این دوران، آن است که امکان ارتباط با آن وجود مقدس، برای کسی میسر و ممکن نیست. بنابراین، انتظار ارتباط و دیدار، امری برخلاف حکمت و مصلحت امر غیبت است. اما این، به آن معنا نیست که حضرت در میان ما نباشد و ما از فیض حضور آن وجود مقدس بی بهره باشیم، بلکه حضرت، به صورت نا شناس، در میان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهی دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرایند ظهور است، انجام می‌دهند. چه بسیار افرادی که از محضر آن عزیز بهره بردند و راهنمایی‌ها و ارشادات او را شنیده‌اند هر چند که او را نشناختند و یا حتی گفتار و هدایت‌های او را نیز نپذیرفتند. بنابراین، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقیق‌تر او در میان ما است، ولی ما از او غافل هستیم. البته در مواردی، برخی از افراد که به فیض حضور او رسیده‌اند، او را شناخته‌اند ـ که معمولاً این شناخت، بعد از دیدار بوده است ـ و حظ این دیدار را برای همیشه، برای خود حفظ کرده‌اند.
نکته‌ای که نباید از آن غفلت داشت، این است که عدم امکان ارتباط و یا حتی دیدار، علاوه بر آن که مطابق فلسفه‌ی غیبت است، علل و عوامل دیگری نیز می‌تواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگی دیداری را که به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنین دیداری، به مصلحت او نیست. یا روح و روان او، چنان تاریک و آلوده است که جایی برای وجود نورانی و مقدس حضرت، باقی نگذاشته است، یا خدا می‌خواهد او را به وسیله فراق و دوری آزمایش و امتحان کند و ... .از طرف دیگر، باید توجه داشت که ارتباط مستقیم افراد با امام، زمینه‌ی استفاده‌های نا به جا و ادعاهای دروغین را برای کسانی که ظرفیت یا اهلیت ندارند، ایجاد می‌کند که منجر به فریب مردم و انحراف توده‌ها می‌شود و خطرات آن، بر کسی پوشیده نیست.در صورت مکاتبه بعدى، شماره نامه قبلى خود را ذکر نمایید»

پرسش: یک منتظر واقعی کیست ؟

پاسخ: انتظار امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)از ما آن است که به وظیفه یک منتظر واقعی عمل کنیم. در روایات و بیانات پیشوایان دین وظایف متعددی برای منتظر بیان شده است که مهمترین آنها عبارت است از:
الف. شناخت امام: حرکت در جاده انتظار بدون شناخت امام امکان ندارد. البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، باید نسبت به جایگاه و مقام امام نیز آگاهی کافی داشت. در روایتی نقل شده فردی به نام ابو نصر پیش از غیبت امام، به حضور آن حضرت رسید. امام مهدی(عج) از او پرسید: مرا می شناسی؟ پاسخ داد: آری شما سرور من و فرزند سرور من هستید. امام(عج) فرمود: مقصود من این (شناخت) نبود. ابو نصر گفت: خودتان بفرماید(مرادتان چیست). امام(عج) فرمود: من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شیعیانم دور می کند». (بحار الانوار، ج 52 ، ص 30).
ب. الگو پذیری: آدمی باید از رهبر و مقتدای خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبیه او قرار دهد تا بتواند او را همراهی کند. از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درک کنند؛ در حالی که پیش از دوران قیام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ایشان، اعلام بیزاری کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامی ترین امت من، در نزد من هستند.(بحار الانوار، ج 52 ، ص 129).
از مهم ترین رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روایتی فرمود: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد باید منتظر باشد، و در حال انتظار به پرهیز کاری و اخلاق نیکو رفتار کند». (بحار الانوار ، ج 52 ، ص 140).
ج. یاد امام: یک منتظر واقعی باید همیشه سعی کند به یاد حضرت مهدی(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن «دعای عهد»(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) با امام پیمان خود را تجدید کند، برای سلامتی و فرج او همیشه دعا کند و بگوید: «اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن ... »(مفاتیح الجنان ، اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسی یاد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگی منتظر ظهور باشند.

پرسش: آیا همه منتظران از تمام ادیان ظهور را متوجه می شوند ؟ چگونه ؟

پاسخ: ظهور امام زمان(ع) دارای علایم و شرایطی است که تحقق آنها باعث ظهور می شود.وهر گاه این علائم محقق شد ظهور واقع می شود و همه بشر روی زمین متوجه آن شده به دنبال مهدی راه می افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر می شتابند.
علایم ظهور: علامت در لغت عرب به معنای نشانه است. بنابراین منظور از علائم ظهور، نشانه‌هایی است که نزدیک شدن ظهور را نشان می‌دهند. با تحلیل ماهیت علائم ظهور، در می‌یابیم که علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببی ندارند یعنی این گونه نیست که به محض تحقق نشانه‌ها و علائم ظهور بگوییم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد یافت، بلکه تنها جنبه اعلام و کاشفیت دارند یعنی تحقق آنها کاشف از این واقعیت است که ظهور نزدیک شده است.
علائم را از جهات مختلفی می‌توان تقسیم بندی نمود. از جمله می‌توان آنها را به:
1. علائم عادی و علائم غیر عادی و معجزه آسا تقسیم کرد.
2. با توجه به روایات رسیده می‌توان به علائم حتمی و علائم غیر حتمی تقسیم نمود.
3. بالآخره می‌توان به لحاظ فاصله زمانی بین وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قریب و علائم بعید تقسیم کرد.
آنچه بیشتر از ظاهر روایات به دست می‌آید تقسیم علائم به غیر حتمی یا موقوف و علائم حتمی است. علائم غیر حتمی یا موقوف نشانه‌هایی است که رخ دادن آنها قطعی نیست و ممکن است به دلیل عدم تحقق شرایط و یا ایجاد مانع به وقوع نپیوندند.و اما علائم حتمی آنهاست که رخ دادن آنها حتمی و قطعی است.
در منابع روایی، بسیاری از رخداد‌های طبیعی و غیر طبیعی و دگر‌گونی‌های سیاسی و اجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به این مسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان این روایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبی که در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمی‌توان به صرف دیدن یک روایت و بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانه‌ها، برخی به عنوان "علایم حتمی ظهور" ذکر شده است.
علائم معروف حتمی، پنج مورد است:
1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقه شام، خروج می‌کند و با تصرف بخش‌هایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتن شیعیان جایزه تعیین می‌کند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است. سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج می‌کند، هنگامی که از ظهور ایشان با خبر می‌گردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه می‌فرستد و چون به سرزمین بیداء می‌رسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو می‌برد و هلاک می‌شوند.
3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام می‌کند و مردم را به حق و عدل دعوت می‌کند. خروج یمانی، اجمالاٌ از نشانه‌های ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی، روشن نیست.
4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل می‌رسد.
5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، از آسمان به گوش می‌رسد و همه مردم آن را می‌شنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) می‌فرماید:"ندا کننده‌‌ای از آسمان، نام قائم ما را ندا می‌کند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را می‌شنود.(الغیبة، نعمانی، ص252).
البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوع ورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).
شرایط ظهور: برای هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)حداقل چهار شرط لازم است:
الف. برنامه و قانون جامع: از آنجایی که برنامه حرکتی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)بر اساس دستورات دین اسلام و سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله)است. این شرط از شرایط ظهور فراهم است.
ب. رهبر: هر انقلاب نیاز به رهبری دارد که عالم به برنامه‌ها و اهداف انقلاب باشد. وضعیت موجود و مطلوب را بتواند تشخیص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و ... و چون رهبری ظهور به دست امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است ـ که متصل به علم الهی و آیینه تمام نمای صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا این شرط نیز برای ظهور فراهم است.
ج. یاران: یک انقلاب نیاز به یاورانی دارد که رهبر را شناخته و به او ایمان داشته باشند، از اهداف و برنامه‌های انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور کنند. شجاع و فداکار باشند و تا آخرین نفس بایستند. این یاران قبل از شروع قیام، به زمینه سازی پرداخته و مردم را نسبت به حرکت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغیب به پذیرش انقلاب می‌کنند. در جریان انقلاب در صحنه‌ها حاضر شده و از هیچ تلاشی کوتاهی نمی‌کنند. و بعد از پیروزی و اجرای برنامه‌ها، خود را وقف قیام می‌کنند و ... انقلاب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نیز نیاز به یارانی شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.
د. پذیرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شکل گرفته و به سرانجام مطلوب می‌‌رسد. ظهور نیز وقتی است که مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستری او باشند.
ما چون علم و اطلاع کامل و درستی نداریم نمی توانیم در مورد نزدیک بودن ظهور اظهار نظر بکنیم. ائمه معصومین(علیهم السلام)از ما خواستهاند همیشه منتظر ظهور باشید ولی برای ظور زمان تعیین نکنید که تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند.طبق روایات انتظار فرج در زندگی انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگی به جای می گذارد. راوی می گوید از امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف)پیرامون فرج و ظهور پرسیدم. حضرت فرمود: آیا نمی دانی انتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)
و آنچه وظیفه انسان است داشتن معرفت صحیح است، زیرا معرفت صحیح باعث می شود انسان به درستی برنامه ریزی کرده و حرکت کند. از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است "اعرف امامک فانک اذا عرفته لم یضرک تقدم هذا الامر او تآخر". امامت را بشناس، پس هنگامی که او را شناختی ضرر نمی رساند تو را مقدم شود این امر یا به عقب بیفتد. (بحار الانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظیفه است.گفتنی است چون امر فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)مربوط به کل جهان و همه انسانها می باشد ، بنابراین همگان متوجه ظهور خواهند شد و همان گونه که بیان شد به واسطه علائم مخصوصا صیحه آسمانی (که معرفی امام عصر(ع) را نیز به همراه دارد) همه متوجه نزدیک شدن ظهور می شوند. علاوه این که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام به گوش جهانیان خواهد رسید.در مورد صیحه، از امام صادق(ع) پیرامون ظهور و علایم آن نقل شده است که به راوی فرمود: نگه دار با دستت هلاک فلانی (مردی از بنی عباس) و خروج سفیانی و کشته شدن نفس (زکیه) و فرو رفتن سپاه به زمین و صوت. راوی پرسید: صوت چیست؟ آیا همان منادی است؟ حضرت فرمود: آری و صاحب این امر به وسیله آن شناخته می شود(بحار الانوار، ج52، ص234، ح100) و در حدیث دیگر از حضرت نقل شده است: قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف)قیام نمی کند تا این که منادی از آسمان ندا می دهد که می شنود آن را دوشیزگان پشت پرده و اهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15).
در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:"لا تراه عین فی وقت ظهوره الا رأته کل عین. نمی بیند چشمی او را در وقت ظهور مگر اینکه همه او را مشا هده می کنند.

پرسش: انتظار امام مهدی از ما چیست؟

پاسخ: انتظار امام مهدی(عج) از ما آن است که به وظیفه یک منتظر واقعی عمل کنیم. در روایات و بیانات پیشوایان دین وظایف متعددی برای منتظر بیان شده است که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
الف. شناخت امام: حرکت در جاده انتظار، بدون شناخت امام امکان ندارد، البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، باید نسبت به جایگاه و مقام او نیز آگاهی کافی داشت. در روایتی نقل شده که فردی به نام ابو نصر پیش از غیبت امام، به حضور آن حضرت رسید. امام مهدی(عج) از او پرسید: مرا می شناسی؟ پاسخ داد: آری شما سرور من و فرزند سرور من هستید. امام(عج) فرمود: مقصود من این (شناخت) نبود. ابو نصر می گوید: خودتان بفرماید(مرادتان چیست). امام(عج) فرمود: من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شیعیانم دور می کند".(بحار الانوار، ج 52 ، ص 30).
ب. الگو پذیری: آدمی باید از رهبر و مقتدای خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبیه او قرار دهد تا بتواند او را همراهی کند. از پیامبر(ص) نقل شده است: "خوشا حال آنان که قائم خاندان مرا درک کنند؛ در حالی که پیش از دوران قیام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ایشان، اعلام بیزاری کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامی ترین امت من، در نز من هستند".(بحار الانوار ، ج 52 ، ص 129).
از مهم ترین رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روایتی فرمود: "هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار به پرهیز کاری و اخلاق نیکو رفتار کند". (بحار الانوار ـ ج 52 ـ ص 140).
ج. یاد امام: یک منتظر واقعی باید همیشه سعی کند به یاد حضرت مهدی(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن "دعای عهد"(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) با امام پیمان خود را تجدید کند، برای سلامتی و فرج او همیشه دعا کند و بگوید: "اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن..."(مفاتیح الجنان، اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسی یاد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگی منتظر ظهور باشند. امام عصر(عج) در پیامی چنین فرمود: "اگر شیعیان ما ـ که خداوند آنان را در راه طاعتش یاری دهد ـ در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شد اجتماع کرده و مصمم باشند؛ البته نعمت دیدار از آنان به تاخیر نمی افتد و سعادت ملاقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما، تعجیل می گردد".(بحار الانوار، ج 53 ، ص176)
البته نباید فراموش کرد که یک پیرو واقعی در همان گام‌های نخستین، به انجام واجبات ـ به خصوص نماز اول وقت ـ و ترک محرمات توجه ویژه‌ای دارد، چرا که بدون اطاعت از اوامر خدا، سخن از انتظار و یاری حضرت معنا ندارد.

پرسش: انتظار چیست و متنظر واقعی کیست؟

پاسخ: حقیقت انتظار آن است که انسان منتظر و چشم به راه، خود و محیطش را برای آمدن منتظر و منجی موعود آماده کند. این آمادگی بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش می‌یابد. برای مثال کسی که انتظار زائر بیت الله را می‌کشد و مسافر او از سفر مکه می‌آید، طبعا معنای انتظار برای او این است که خانه را مرتب کند و وسایل پذیرایی را فراهم سازد و... ، منتظر امام زمان(ع) نیز به کسی گفته می‌شود که خود را برای آمدن چنین بزرگ مردی آماده کند. و طبیعی است که باید خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دین را در زندگی خود جاری سازد و دیگران و محیط را برای آمدنش مهیا کند. از این رو انتظار فرج بنا بر فرمایش پیامبر(ص) افضل اعمال است. و هر کس تلاش درونی او برای عبادت و عبودیت و کوشش بیرونی او برای زمینه سازی و جهت دهی مردم و محیط بیشتر باشد، موفق تر است.
پرسش: انتظار در زمان غیبت امام زمان ،علیه السلام، چه معنایی دارد و مقصود از انتظار فرج چیست؟
پاسخ: فرج، یعنی نصرت و پیروزی و گشایش. مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومتهای کفر و شرک و بیداد است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ و جهانی است. و منتظر حقیقی، کسی است که حقیقتاً، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد.
این خواسته، آن گاه جدی و راست است که شخص منتظر، عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد و گرنه، انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد بود. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود فرج است؛ زیرا، کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه ی عدل و داد استوار می سازد و او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه ی رفتار و سیر و سلوک اش تفاوتی ندارد و قبل از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است.
بنابراین، انتظار فرج حقیقی، ریشه در معرفت به حق و عدل و ایمان و عشق به آن دارد و آثار آن نیز در عمل نمایان می گردد و چنین حقیقت اصیل و عمیقی، با لفظ و شعار به دست نمی آید و با بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به مقدسات دینی و رسالت های انسانی، در تعارض و تناقض است . از این جا، نادرستی یک تفسیر از انتظار فرج روشن میشود؛ زیرا، بعضی، بر این تصور خام هستند که انتظار فرج، یعنی بی تفاوتی نسبت به آن چه در جوامع بشر می گذرد و دست روی دست گذاشتن به امید این که امام زمان ،علیه السلام، ظهور کند و آنان را اصلاح کند. انتظار فرج، تعهدآفرین و مسئولیت ساز است و با بی تفاوتی و بی اعتنایی به سرنوشت بشر و حقیقت و فضیلت، منافات دارد.
انتظار فرج، یعنی الف) معرفت امام معصوم و عادل و پیشوای فضیلت؛
ب) ایمان به امامت و قیادت رهبری الهی و عدالت پیشه؛
ت) عشق به عدالت و ارزشهای انسانی؛
ج) امید به آینده ای روشن و نویدبخش؛
د) تلاش برای برقراری حکومتی عدل پیشه و عدل گستر؛
و) رعایت موازین و قوانین دینی و اخلاقی؛
ز) داشتن روحیه ی تعهد و مسئولیت پذیری.
این انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری ، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله ی کسانی است که پس از ظهور حضرت حجت ،علیه السلام، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد می کنند. (بحار الانوار، ج52، ص125 )

پرسش: با آنکه ظلم و ستم زیاد شده ، پس چرا هر چه انتظار می کشیم امام ظهور نمی کند ؟

پاسخ: در مورد سخن شما ابتدا لازم است حقیقت انتظار تا حدی روشن شود.
فرج، یعنی نصرت و پیروزی و گشایش، مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومت‌های کفر و شرک و بی‌داد است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ جهانی است. منتظر حقیقی، کسی است که حقیقتاً، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد. این خواسته آنگاه جدی و راست است که شخص منتظر عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد ماند. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود فرج است؛ زیرا، کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه عدل و داد استوار می‌سازد و او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه رفتار و سیر و سلوک‌اش تفاوتی ندارد و قبل از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است.
بنابراین، انتظار فرج حقیقی ، ریشه در معرفت به حق و عدل و ایمان و عشق به آن دارد و آثار آن نیز در عمل نمایان می‌گردد و چنین حقیقت اصیل و عمیقی با لفظ و شعار به دست نمی‌آید و با بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به مقدمات دینی و رسالت‌های انسانی، در تعارض و تناقض است. از اینجا، نادرستی یک تفسیر از انتظار فرج روشن می‌شود؛ زیرا، بعضی بر این تصور خام هستند که انتظار فرج، یعنی بی تفاوتی نسبت به آنچه در جوامع بشر می‌گذرد و دست روی دست گذاشتن به امید این که اما زمان ظهور کند و آنان را اصلاح کند. انتظار فرج، تعهد آفرین و مسئولیت‌ساز است و با بی‌تفاوتی و بی اعتنایی به سرنوشت بشر و حقیقت و فضیلت، منافات دارد.
انتظار فرج، یعنی:
الف. معرفت امام معصوم و عادل و پیشوای فضیلت؛
ب. ایمان به امامت و قیادت رهبری الهی و عدالت پیشه؛
ت. عشق به عدالت و ارزش‌های انسانی؛
ج. امید به آینده‌ای روشتن و نوید بخش؛
د. تلاش برای برقراری حکومتی عدل پیشه و عدل گستر؛
و. رعایت موازین و قوانین دینی و اخلاقی؛
ز. داشتن روحیه‌ی تعهد و مسئولیت پذیری.
این انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد می‌کند.(بحار الانوار، ج 52، ص125).
ممکن است مراد شما این باشد که با توجه به اینکه در هر عصری و در هر ملتی که ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجی آخر الزمان بیشتر می‌شود، وقتی در زمانی که ما، در آن زندگی می‌کنیم و ظلم و ستم در همه جا بیداد می‌کند، باز هم این عقیده بیشتر شده است و در واقع، برای خیلی‌ها به مانند یک افسانه تبدیل شده است تا واقعیت، و حتی موجب دل سردی خیلی‌ها شده است. این چگونه قابل توجیه است؟
در پاسخ باید گفت: در روایات متعدد، از معصومان(علیهم السلام)رسیده است که دوران غیبت، دوران امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت باور‌ها و اعتقادات در مقابل سختی‌های زمان غیبت، مقاومت کرد و در عین حال، خود را برای ظهور و شرکت در قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)آماده ساخت. این که بعضی از مردم، به خاطر طولانی شدن غیبت، گرفتار یأس و نومیدی می‌شوند. به سبب ضعف ایمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نیز عدم شناخت و آگاهی نسبت به شرایط ظهور است. اینان گمان می‌کنند وقتی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، ظلم و فساد فراوان گردید، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)باید برای انتقام از ظالمان و برپایی عدالت، قیام کند، حال آن که ظهور عدالت و برپایی دولت مهدوی، مثل هر انقلاب و حکومت دیگری، نیاز به تحقق شرایط و زمینه‌هایی دارد و آنها که طالب عدالت‌اند، باید برای برپایی دولت عدل، تلاش کنند تا زمینه‌های آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحیه ظلم پذیری و بی تفاوتی نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستیزی و جدیت تبدیل کنند.
و ممکن است مراد شما این باشد: چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)با انسان‌ها در ارتباط نیست؟
دورانی که در آن قرار داریم، دوران غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است، و ویژگی کلی و اصلی این دوران، آن است که امکان ارتباط با آن وجود مقدس، برای کسی میسر و ممکن نیست. بنابراین، انتظار ارتباط و دیدار، امری برخلاف حکمت و مصلحت امر غیبت است. اما این، به آن معنا نیست که حضرت در میان ما نباشد و ما از فیض حضور آن وجود مقدس بی بهره باشیم، بلکه حضرت، به صورت نا شناس، در میان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهی دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرایند ظهور است، انجام می‌دهند. چه بسیار افرادی که از محضر آن عزیز بهره بردند و راهنمایی‌ها و ارشادات او را شنیده‌اند هر چند که او را نشناختند و یا حتی گفتار و هدایت‌های او را نیز نپذیرفتند. بنابراین، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقیق‌تر او در میان ما است، ولی ما از او غافل هستیم. البته در مواردی، برخی از افراد که به فیض حضور او رسیده‌اند، او را شناخته‌اند ـ که معمولاً این شناخت، بعد از دیدار بوده است ـ و حظ این دیدار را برای همیشه، برای خود حفظ کرده‌اند.
نکته‌ای که نباید از آن غفلت داشت، این است که عدم امکان ارتباط و یا حتی دیدار، علاوه بر آن که مطابق فلسفه‌ی غیبت است، علل و عوامل دیگری نیز می‌تواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگی دیداری را که به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنین دیداری، به مصلحت او نیست. یا روح و روان او، چنان تاریک و آلوده است که جایی برای وجود نورانی و مقدس حضرت، باقی نگذاشته است، یا خدا می‌خواهد او را به وسیله فراق و دوری آزمایش و امتحان کند و ... .
از طرف دیگر، باید توجه داشت که ارتباط مستقیم افراد با امام، زمینه‌ی استفاده‌های نا به جا و ادعاهای دروغین را برای کسانی که ظرفیت یا اهلیت ندارند، ایجاد می‌کند که منجر به فریب مردم و انحراف توده‌ها می‌شود و خطرات آن، بر کسی پوشیده نیست.

پرسش: بهترین الگو برای مسلمانان و افراد منتظر که به آنها امید ظهور می دهید چیست ؟

پاسخ: بهترین دلگرمی، وجود امامی مهربان است که نهایت آرزویش، ظهور می‌باشد. ظهوری که در پرتو آن زیبایی‌های عالم هستی آشکار می‌شود و آدمیان به سوی خوبی‌ها حرکت می‌کنند. امامی که منتظر ما است، منتظر آمادگی ما مردم. او نه تنها برای ظهور دعا می‌کند بلکه با همه وجود برای تحقق امر فرج تلاش می‌کند. او نه تنها به حل مشکلات زندگی انسان‌ها می‌پردازد بلکه انسان‌های قابل و شایسته را مورد توجه ویژه قرار می‌دهد و آنان را که واقعا خواستار حضور در جمع یارانش هستند پرورش روحی می‌دهد. ما باید بدانیم ظهور دور نیست اگر آن را بخواهیم، ما باید بدانیم، یاوران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)از میان همین مردمند و هر کس تقوی و ایمانش را حفظ کند می‌تواند در گروه یاران باشد. ما باید بدانیم او ناظر و شاهد بر اعمال ماست و تلاش منتظران را می‌بیند و ضمن دعا برای آنان، آنها را یاری می‌دهد.

پرسش: تقرب به حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)با چه اعمالی و یا اذکاری سریعتر حاصل می شود ؟

پاسخ: تقرب به حضرت در سایه عمل به دستورات دین حاصل می‌شود. در این میان توجه به چند عمل پیشنهاد می‌شود:
ـ نماز در اول وقت مخصوصاً همراه با جماعت؛
ـ خدمت صادقانه به مردم و تلاش برای حل مشکل آنان؛
ـ تلاوت قرآن و نافله شب و احسان به والدین؛
ـ دقت فراوان در مال که از راه حلال باشد؛
ـ صله رحم؛
ـ دوری از جمع مال دنیا و دنیا طلبی.
در کتاب دلایل الامامة در جریان دیدار امام عصر(ع) با علی بن مهزیار آمده است که آن بزرگوار فرمود: علت دوری شما از ما این است که شما به جمع مال روی آوردید و به ضعفاء ظلم می‌کنید و قطع رحم کرده‌اید، و این علت دوری شما از ما است.

پرسش: چرا باید منتظر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)باشیم ؟

پاسخ: یکی از راه‌های دانستن علت انتظار دقت در آثار و فوائد انتظار است، بعضی از فواید انتظار عبارت است از:
1.امید؛ انتظار ، در انسان امید ایجاد می‌کند، شخصی که منتظر آینده‌ای روشن است هرگز در مشکلات و سختی‌ها امید خود را از دست نمی‌دهد و برای آنچه وعده داده شده، تلاش می‌کند.
2. صبر؛ کسی که منتظر است، اهل صبر و تحمل می‌شود و اگر در راه رسیدن به هدف، به موانعی برخورد کند، بردباری نموده و با یاد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)دوران سخت غیبت را سپری می‌کند.
3. آمادگی؛ اگر ما منتظر امام باشیم، خود را برای ظهور آماده می‌کنیم، از گناه و سستی می‌پرهیزیم و به دنبال عدالت می‌رویم و در جهت اجتماعی محیط، شهر و کشورمان را آماده ظهور می‌کنیم و می‌کوشیم عدالت را در جامعه برقرار سازیم و کار‌های ثواب و نیک را ترویج دهیم و کارهای گناه و بد را بزداییم.
با توجه به این آثار و سفارش‌های فراوانی که در روایات شده، همیشه منتظر فرج و ظهور امام زمان باشیم و برای آن روز موعود، لحظه شماری کنیم.

پرسش: چگونه می توانیم محبت خود را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)بیشتر کنیم ؟

پاسخ: توجه به سه نکته و مطلب در ازدیاد علاقه انسان به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تأثیر دارد:
الف. بالابردن سطح معرفت پیرامون حقیقت امامت و جایگاه امام در نظام هستی و نقش او در زندگی انسان.
ب. توجه به وظایف دینی که همان انجام واجبات و ترک محرمات است. عمل به دستورات دین باعث طهارت نفس شده و توجه امام را به قلب آدمی بیشتر می‌کند.
ج. یاد کردن امام در اوقات مختلف؛ عهد و پیمان بستن با او هر روز صبح با خواندن دعای عهد، صلوات فرستادن برای سلامتی و فرج ایشان، زنده کردن نام حضرت در محافل و مجالس و تلاش برای زمینه سازی امر ظهور.

پرسش: چه تناسبی میان انتظار موعود و حیات پویا، کسب علم، ظلم ستیزی، مبارزه با فساد وجود دارد؟

پاسخ: اگر مفهوم انتظار به درستی فهمیده شود، معلوم می گردد که در سایه ی انتظار موعود، حیات پویا و ظلم ستیزی و مبارزه با فساد، تحقّق خواهد یافت و دوست مهدی، علیه السلام، به کسب علم به عنوان ابزار مهمی برای رسیدن به کمال بشری، توجّه ویژه دارد.
به تعبیر دیگر، بین انتظار موعود و حیات پویا و ظلم ستیزی و ریشه کنی فساد از زمین، ملازمه هست و روایات فراوانی که فضیلت انتظار و مقام منتظران را بیان می کند، این تصویر زیبا را ارائه کرده است که در پرتو انتظار موعود است که حرکت های اصلاحی شکل می گیرد و به برکت انتظار است که حیات انسانی، مفهوم و جایگاه الهی خود را پیدا می کند و بشر را به سوی اهداف والای انسانی به پیش می برد.
انتظار، امید می آورد و امید به آینده ی روشن، سبب حرکت و نشاط و پویایی می گردد. امید به تحقّق ارزشها سبب تقویت روحیه ی صالحان می گردد و بسیج عمومی به سوی رفع ظلم و فساد را اعلام می دارد. امید به موعود جهانی و انقلاب ارزشی او ، هر گونه سستی و افسردگی و سکوت و سکون را از افراد برمی دارد و اقدام و عمل و تحرّک را به جای آن می نشاند، آنان را به کسب علم و معرفت کامل تر و دقیق تر ترغیب می کند تا در سایه ی آن، نه تنها خود دچار انحراف نشوند، بلکه دیگران را نیز به راه صَلاح هدایت کنند و امکانات را در مسیر رضایت خدا و برای زمینه سازی ظهور بسیج کنند.

پرسش: لطفا در مورد انتظار ظهور کمی توضیح دهید .

پاسخ: انتظار چشم به راه بودن است و به معنی دقیق‌تر امید به آینده روشن است. وقتی انسان، آینده را روشن و زیبا ببیند سعی می‌کند به سوی آن برود و آن را نزدیک و نزدیک‌تر کند به این دلیل است که انتظار تنها یک حالت درونی نیست بلکه در انسان ایجاد حرکت و نشاط می‌کند. در روایات انتظار بهترین عمل خوانده شده است. پیامبر فرمود: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج؛برترین کار‌های امت من انتظار فرج است».(بحار الانوار، ج52، ص122).
انتظار به منتظر هویت می‌بخشد و برای کار‌ها و تلاش‌های او سمت و سوی خاصی قرار می‌دهد و آن زمینه سازی برای ایجاد یک جامعه خوب و با صلح و صفا و سرشار از ارزش‌های انسانی است.
منتظر واقعی هم در راستای معنی صحیح انتظار، معنی می‌یابد. منتظر کسی است که به سوی آن آینده روشن گام برمی‌دارد. ابتدا خود را می‌سازد و آراسته به ارزش‌های انسانی و الهی می‌کند و سپس در جهت ساختن محیط پیرامون خود اقدام می‌کند او نسبت به اطراف خود بی تعهد و بی مسئولیت نیست همان گونه که در فساد محیط حل نمی‌شود. منتظر واقعی یک جریان سالم است که به اندازه شعاع وجودی خود جامعه را به سمت صلاح و سلامت می‌برد.
امام صادق(عجل الله تعالی فرجه الشریف)فرمود: کسی که دوست دارد از یاوران قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف)باشد پس باید منتظر باشد و در حال انتظار برای ورع و پرهیزگاری(و خودداری از زشتی‌ها) و بر محور اخلاق نیکو عمل کند.(غیبت نعمانی، ص200).
انتظار مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)ـ که انتظار آخرین حجت خدا و آخرین جانشین پیامبر خدا است ـ به تقویت بنیان‌های فکری و اعتقادی منتظر می‌انجامد و از نظر رفتاری به رفتار او شکل می‌دهد.
جامعه منتظر باید ویژگی‌های زیر را دارا باشد:
1. وحدت و هم دلی: جامعه منتظر به سوی هدف معلوم و مشخص خود که هدفی الهی است متحد و هماهنگ پیش می‌رود چون هدف یکی است، اختلاف و منیت و خودخواهی بسیار کم می‌شود و همه تلاش می‌کنند که جامعه به سمت جلو پیش رود، حال به نام من تمام شود یا به نام دیگری.
2. تعاون و همکاری:
افراد جامعه منتظر ـ به دور از تنگ نظری ـ پیوسته حال فقراء و نیازمندان جامعه را پیگیری می‌کند و از آنان بی خبر نمی‌مانند.
امام باقر(علیه السلام)به گروهی از شیعیان فرمود: «از میان شما آن که نیرومند است ضعیف را یاری کند و آن که بی نیاز است با نیازمندان مهربانی ورزد و هر یک از شما نسبت به دیگری خیرخواهی کند».(بحار الانوار، ج52، ص123).
3. جامعه منتظر، محیط خود را رنگ و بوی مهدوی بخشیده و نام و یاد امام را در همه عرصه‌ها منتشر کرده و گفتار و کردار امام را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوه‌ها در همه جا به نمایش می‌گذارند.
تشکیل محافل مهدوی و شرکت کردن فعال در آنها از جمله شاخصه‌های جامعه منتظر است.
4. جامعه منتظر در مقابل بدعت‌ها و انحراف‌ها در دین و رواج منکرات موضع می‌گیرد و در حرکت‌های جمعی در مقابل آنها ایستادگی می‌کند و مانع رشد جریانات انحرافی و بدعت‌ها می‌شود.

پرسش: ما جوانان چگونه می توانیم منتظر امام زمان باشیم؟ آیا دین داری کافی است؟

پاسخ: منتظر واقعی، یک دیندار حقیقی است؛ یعنی، علاوه بر انجام دادن واجبات و ترک گناهان به این فکر است که وظیفه دینی او در زمان غیبت علاوه بر انجام دادن واجبات چیست؟ امامان معصوم از ما خواسته اند معرفت و شناخت صحیح از امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را داشته باشیم و برای ظهور آن بزرگوار دعا کنیم و به دیگران بگوییم که هم به دستورات دین عمل کنند و هم برای ظهور دعا کنند. با یکدیگر برخورد خوب داشته باشیم و به یکدیگر کمک کنیم و ...
دوست گرانقدر دین داری نه تنها کافی است که همه چیز است شما چه گزینه ای را سراغ دارید که از حیطه دین و دینداری بیرون با شد ؟ هر گاه گفته می شود دین دار حقیقی یعنی این که فردی است که به تمام موازین شرع مقدس معتقد بوده و به آن عامل است و به تمام معنا در تمام ابعاد منتظر است .
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد